‏نمایش پست‌ها با برچسب بیمارستان. نمایش همه پست‌ها
‏نمایش پست‌ها با برچسب بیمارستان. نمایش همه پست‌ها

۱۳۸۸ بهمن ۲۸, چهارشنبه

It's a Dog's Life

- دستت طلا دکتر! تو اين اوضاع و احوال مملكت كه سگ هم حوصله كار كردن نداره شما اينجوري كار مي كنيد.
- ممنون!
-بر نخوره بهتون! سگ حيوون پركاريه، احترام و عزت داره. شما هم براي ما عزيزي!
-ممنون. نفر بعدي!

Viagra®

از اين قرصهاي واگرا،همگرا براي ناتوانايي جنسي بخورم تو اين سن مشكل داره؟
(پيرمردي هفتاد و سه ساله توضيح ميده كه از خيلي از جوونهاي امروزي سرحال تره)

۱۳۸۸ بهمن ۲۰, سه‌شنبه

انگلوساکسون

- میدونی تخصص دکتری که رفتی پیشش چی بود؟
- نه! از این دکترا که تو درمونگاه مریض می بینند بود.
- مهرش را نگاه کن.
- آهان! نظام پزشکی.
- چی؟
- تخصصش نظام پزشکیه.
- ممنون.
- خواهش می کنم.

۱۳۸۸ بهمن ۱۴, چهارشنبه

Substance Abuse

-به نفعته کوکایین را بذاری کنار،این جوری هم طپش قلبت به تدریج برطرف میشه، هم اضطرابت بهتر میشه. برو دنبال یه تفریح سالم،مثل کوه نوردی!
- (پوزخندی می زنه) شما پزشکا مثل آخوندا می مونید، وقتی میرید بالای منبر، دیگه هیچ کی نمی تونه بیارتون پایین! تو وقتی با ناتالی پورتمن بگردی،بعدش میای با مهناز افشار بگردی؟ وقتی متالیکا گوش می کنی،بعدش میای عباس قادری گوش کنی؟ من الان با کوک ناتالیو متالیکا هستم! کوه کدومه؟! مهناز چی چیه؟!
(ناتالی را با شور و اشتیاق  گفت)

۱۳۸۸ بهمن ۱۲, دوشنبه

Miracle

-آقای دکتر! احساس می کنم امشب نمی تونم خوب بخوابم.
-هیچ مشکل دیگه ای نداری؟ واسه همین ساعت دو شب اومدی اورژانس؟
-آری! همین! خوابم در هم کوفیده شده.
(مریضی افغان تبار. چهل و هفت ساله. نوار قلبی که به صورت کاملا تصادفی برای او درخواست شده بود نشان از سکته قلبی وسیعی داشت.)

۱۳۸۸ بهمن ۷, چهارشنبه

جهان پهلوان تختی

- برو اونجا بخواب تا زخمت را بخیه بزنم.
- اینو بخیه بزنید من چه جوری جلوی بچه های محل سرمو بالا بگیرم. بذار همینجوری بمونه. این جوری به قول لوتی ها جاش کلفت تر می مونه.
(پیراهنش را می زنه بالا. تقریبا همه بدنشو انگار زورو اومده یک علامتی گذاشته و رفته.)

۱۳۸۸ بهمن ۳, شنبه

Rip-off

شما پزشکها و عزراییل هر دوتا یک کارو انجام میدید با این تفاوت که اون بنده خدا دیگه آدم را سر کیسه نمی کنه.
(پیرزن هفتاد و دو ساله میگه)

۱۳۸۸ آذر ۱۱, چهارشنبه

Be Nice

- من به شوهرم خیانت کردم درست اما اون حق نداشت این جوری جلوی فامیل آبروی من را ببره. اگه جای شوهر من بودی، چه کار می کردی؟
(می کشتمت ولی میرم سراغ بحث شیرین من که جای شوهر تو نیستم)

۱۳۸۸ آذر ۵, پنجشنبه

Dysuria

- فعلا باید بسوزی و بسازی
(خطاب به مریضی که با سوزش ادرار آمده بود)