آره پسر جون! خیالت رو راحت کنم! تو عاشقی همیشه دست برنده دست معشوقته. عشق نه کلاس سرش میشه، نه شرط و شروط، نه گله و بهونه! اگه دست برنده پیش تو بود بدون عشق نیست! هوسه! خوشگذرونیه!
(پیرمردی هفتاد و یک ساله بعد از شطرنج در پارک از عشق جوانی،در بدر شدنش و این که عاشق از نظر اون فقط شهریاره میگه)
(پیرمردی هفتاد و یک ساله بعد از شطرنج در پارک از عشق جوانی،در بدر شدنش و این که عاشق از نظر اون فقط شهریاره میگه)
۹ نظر:
به نظر میرسه نصف عمر شریف شما در پارکهای شهر و صحبت با پیر مردها میگذره....
جون داداش راستشو بگو نکنه معتادی و تو پارک ها پلاسی و شب ها هم تو جوب یا رو نیمکت پارک میخوابی؟
هان هان هان؟
http://fardayeaftabi.blogspot.com/2010/02/blog-post_23.html
سلام علیکم
بنده دان کی شوت هستم وتازه به جمع وبلاگ داران وارد شدم
وبلاگ جالب انگیز ناکی دارید
ببینم این پیر مردی که گفتید مجرد بود یا متاهل؟
دوستش داشتم.سلام مارو هم به پیرمرد برسون اگه بازم دیدیش
سخن پيرمرد از آن جمله هايي بود كه به قول پدرم بايد با آب طلا نوشت و به ديوار كوبيد!
je comprends pas!!
روزت مبارک جوون
عاشق نشی جوون
اگر شدی ظلم نبینی جوون
اگر دیدی بدبخت نشی جوون
اگر شدی رونده نشی جوون
اگر شدی
که بد بخت وظلم دیده وبی لیاقتی
به نظر من همیشه عاشق برنده است
چون اون حس عشق رو داره اما معشوق فقط معشوفه
نه فدات نه...اينجوري بخواي تا كني افسار ميدي يه چيزي هم روش بعدش جونت به لبت مي رسه مي دوني چرا؟...هر ظلمي رو حقنه مي كنه و مي چپونه كه: اگه دوسم داري بخاطر من فلان كن و بهمان شو..نه برادر نه عزيزم...اين جوري يعني خود باختن منتر شدن يه نفر ديگه خواه زن خواه مرد بعدشم وقتي به سازش رقصيدي هول ورش ميداره كه نكنه خبريه...بيچارت ميكنه اون چيزي تو ميگي اون قدر جنبه بايد تو طرف باشه كه قضيه بيشتر شيبه افسانه ميشه...
ارسال یک نظر