۱۳۸۹ فروردین ۱۳, جمعه

Previously On Lost

-بابا! ميگم چه قدر خوب مي شد مثل لاست، هواپيما وسط هوا از وسط نصف مي شد ميفتاديم تو يكي از اين جزيره ها!
-بدبخت! (آن چنان اين كلمه را با شدت تلفظ كرد كه دلم به حال پسر سوخت) اون هواپيما درست حسابي بود، اين توپولوفه! وسط هوا منفجر بشه خاكستر جسدت هم به زمين نمي رسه!

۹ نظر:

خرنامه گفت...

باید یکی هم از طرف ما میزد پس سرش

یه فنجون چایی داغ گفت...

عید شما مبارک

مرجان - در جستجوی خویشتن - گفت...

نگو که دلم خونه . هفته ای یه قسمت با قطره چکون میریزن تو حلقمون . کسی نمیدونه آخرش چی میشه ؟

Lady HoDa گفت...

منم دلم برا پسره سوخت!
ولی من هم هربار سوار هواپیما می شم تو دلم اینو می گم D:

بنفشه خاتون گفت...

نظر شما چیه؟؟

سمیه گفت...

واللللا

ويدا گفت...

ميگن اين جور آرزوها زود براورده ميشه!

فرهاد گفت...

هواپیما چیه؟

یکی گفت...

خوبش شد کاش یه احمق هم اضافه میکرد بابهه