۱۳۸۸ اسفند ۲۲, شنبه

No Country for Old Men

به قول معروف، آدم وقتي پير ميشه به يه جايي ميرسه كه دوست نداره روز تولدش رو يادش بيارن چون حس ميكنه به مرگ داره نزديك تر ميشه. به اون مرحله برسي جوون!
(انجمن پيرمردها در پارك فرصتي خداداديست براي آنهایی که درمی یابن)

۵ نظر:

sepideh گفت...

یک بار یک دسته شون نشسته بودند توی پارک لاله.چند تا عکس ازشون گرفتم.ولی زیاد خوب نشد.اما کلی خندیدم عوضش:دی

نیکا گفت...

che adame jalebi hasti to

yani miri ba piremarda to park shatranj bazi mikoni ke darbarashoon post minivisi!

محمد گفت...

سلام دوست عزیز
مدتیه (حدود 2-3 ماه) که با وبلاگت آشنا شدم و مرتبا به وبلاگت سر می زنم
خیلی کوتاه می نویسی اما حق مطلب رو کاملا ادا می کنی...
اگه دوست داشتی به منم یه سری بزن

سینا گفت...

خوب تبریک مگم که به این زودی به جمعشون پیوستی... :دی

sahar گفت...

doctor sharmande........mage chan salete?bet nemikhore pir bashi.......